معنی فارسی alkalinisation

B2

قلیابی شدن، فرآیند تبدیل یک ماده به حالت قلیایی.

The process of making something alkaline.

example
معنی(example):

قلیابی شدن خاک باعث بهبود برداشت محصولات شد.

مثال:

Alkalinisation of the soil improved crop yields.

معنی(example):

فرآیند قلیابی شدن می‌تواند بر سطح آب تأثیر بگذارد.

مثال:

The process of alkalinisation can affect the water table.

معنی فارسی کلمه alkalinisation

: معنی alkalinisation به فارسی

قلیابی شدن، فرآیند تبدیل یک ماده به حالت قلیایی.