معنی فارسی all that —
B1عبارتی برای بیان خواسته یا نیاز اصلی، اغلب به صورت مختصر و صریح.
Referring to everything that is needed or desired in a specific context.
- OTHER
example
معنی(example):
تمام چیزی که میخواهم کمی آرامش و سکوت است.
مثال:
All that I want is a little peace and quiet.
معنی(example):
تمام چیزی که او خواست، فرصتی برای اثبات خود بود.
مثال:
All that she asked for was a chance to prove herself.
معنی فارسی کلمه all that —
:
عبارتی برای بیان خواسته یا نیاز اصلی، اغلب به صورت مختصر و صریح.