معنی فارسی allayment

B2

کاهش، آرام‌سازی، به معنای کاهش شدت احساسات منفی یا استرس.

The act of calming or alleviating concerns or worries.

example
معنی(example):

کاهش ترس‌های او برای پیشرفت او ضروری بود.

مثال:

The allayment of her fears was necessary for her progress.

معنی(example):

کاهش می‌تواند فرایندی برای آرام کردن کسی باشد.

مثال:

Allayment can be a process of calming someone down.

معنی فارسی کلمه allayment

: معنی allayment به فارسی

کاهش، آرام‌سازی، به معنای کاهش شدت احساسات منفی یا استرس.