معنی فارسی allicient

B2

توصیف ویژگی‌های مؤثر در ایجاد تغییرات یا نتایج مثبت.

Describing something that is effective in causing an outcome.

example
معنی(example):

آلیکنت به معنی مؤثر یا قادر به ایجاد تغییر است.

مثال:

Allicient means effective or able to bring about change.

معنی(example):

اقدامات آلیکنت به بهبودهای قابل توجهی منجر شد.

مثال:

The allicient actions led to significant improvements.

معنی فارسی کلمه allicient

: معنی allicient به فارسی

توصیف ویژگی‌های مؤثر در ایجاد تغییرات یا نتایج مثبت.