معنی فارسی allumine

B1

به معنی روشن کردن یا به‌روشنی آوردن، به ویژه در زمینه‌های فکری و مفهومی.

To bring light or clarity to something, especially in a conceptual or mental context.

example
معنی(example):

Allumine به عمل روشن کردن یا آوردن درک به یک وضعیت اشاره دارد.

مثال:

Allumine can refer to the act of bringing light or understanding to a situation.

معنی(example):

سخنرانی او به نظر می‌رسید مسائل پیچیده‌ای که با آن روبرو بودیم را روشن کرده است.

مثال:

Her speech seemed to allumine the complex issues we were facing.

معنی فارسی کلمه allumine

: معنی allumine به فارسی

به معنی روشن کردن یا به‌روشنی آوردن، به ویژه در زمینه‌های فکری و مفهومی.