معنی فارسی alteregoism

B2

رفتار یا فعالیتی که در آن فرد خود را به گونه‌ای متفاوت از هویت واقعی‌اش معرفی می‌کند.

A behavior involving adopting an alternative self or identity.

example
معنی(example):

تغییرشخصیتی او انجام کار را برای دیگران به‌سختی ممکن ساخت.

مثال:

His alteregoism made it difficult for others to view him as he truly was.

معنی(example):

در ادبیات، تغییر شخصیت معمولاً درگیری‌های درونی شخصیت‌ها را نمایان می‌کند.

مثال:

In literature, alteregoism often reveals the inner conflicts of characters.

معنی فارسی کلمه alteregoism

: معنی alteregoism به فارسی

رفتار یا فعالیتی که در آن فرد خود را به گونه‌ای متفاوت از هویت واقعی‌اش معرفی می‌کند.