معنی فارسی aluminish

B2

به خصوصیات ظاهری یا رنگی مشابه آلومینیوم اشاره دارد.

Having the qualities or appearance similar to aluminum.

example
معنی(example):

سطح فلز دارای درخشندگی آلومینی ش بود.

مثال:

The surface of the metal had an aluminish sheen.

معنی(example):

هنر او دارای کیفیت آلومینی ش بود که نور را به زیبایی جذب می‌کرد.

مثال:

Her artwork had an aluminish quality that caught the light beautifully.

معنی فارسی کلمه aluminish

: معنی aluminish به فارسی

به خصوصیات ظاهری یا رنگی مشابه آلومینیوم اشاره دارد.