معنی فارسی alumniate

B1

فارغ‌التحصیل کردن، اعطای عنوان به یک فرد به عنوان فارغ‌التحصیل.

To confer the status of an alumnus on someone.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند فارغ‌التحصیلان جدید را فارغ‌التحصیل کنند.

مثال:

They decided to alumniate the new graduates.

معنی(example):

فارغ‌التحصیل کردن به معنای اعطای عنوان فارغ‌التحصیل است.

مثال:

To alumniate means to confer the status of an alumnus.

معنی فارسی کلمه alumniate

: معنی alumniate به فارسی

فارغ‌التحصیل کردن، اعطای عنوان به یک فرد به عنوان فارغ‌التحصیل.