معنی فارسی alveolarly
B1بهصورت آلوئولاری، به شکلی که به آلوئولها مربوط میشود یا شبیه آنها است.
In a manner relating to or resembling alveoli.
- ADVERB
example
معنی(example):
ساختار بافت ریه بهصورت آلوئولاری سازماندهی شده است.
مثال:
The structure of lung tissue is organized alveolarly.
معنی(example):
تبادل گاز بهصورت آلوئولاری انجام میشود و کارایی را افزایش میدهد.
مثال:
Gas exchange occurs alveolarly, enhancing efficiency.
معنی فارسی کلمه alveolarly
:
بهصورت آلوئولاری، به شکلی که به آلوئولها مربوط میشود یا شبیه آنها است.