معنی فارسی amberies
B1چندین تکه کهربا، معمولاً به عنوان جواهر یا سنگ زینتی.
Plural of amber, specifically referring to pieces of amber that are often crafted or collected.
- NOUN
example
معنی(example):
موزه چندین کهربا از زمانهای باستان را به نمایش گذاشت.
مثال:
The museum exhibited several amberies from ancient times.
معنی(example):
او کهرباها را از کشورهای مختلف جمعآوری کرد.
مثال:
She collected amberies from different countries.
معنی فارسی کلمه amberies
:
چندین تکه کهربا، معمولاً به عنوان جواهر یا سنگ زینتی.