معنی فارسی amberiferous
B2دارای خاصیت تولید یا داشتن کهربا.
Containing or yielding amber; a geological term indicating the presence of amber.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این منطقه به خاطر رسوبات کهربا معروف است.
مثال:
The region is known for its amberiferous deposits.
معنی(example):
زمینشناسان لایههای کهربادار را در صخره بررسی کردند.
مثال:
Geologists studied the amberiferous layers in the cliff.
معنی فارسی کلمه amberiferous
:
دارای خاصیت تولید یا داشتن کهربا.