معنی فارسی ambidextrousness

B1

وصف توانایی و ویژگی استفاده از هر دو دست به شکل یکسان.

The quality of being able to use both hands with equal skill.

example
معنی(example):

دو دست‌کاری او برای دوستانش تعجب‌آور بود.

مثال:

His ambidextrousness was a surprise to his friends.

معنی(example):

دو دست‌کاری هنرمند باعث خلاقیت بیشتر شد.

مثال:

The ambidextrousness of the artist allowed for greater creativity.

معنی فارسی کلمه ambidextrousness

: معنی ambidextrousness به فارسی

وصف توانایی و ویژگی استفاده از هر دو دست به شکل یکسان.