معنی فارسی ambigu
B2ابهام به وضوح نبودن یا عدم قطعیت در یک بیانیه یا موقعیت اطلاق میشود.
Ambigu refers to the lack of clarity or certainty in a statement or situation.
- NOUN
example
معنی(example):
ابهام در بیانیه او به سوءتفاهمات منجر شد.
مثال:
The ambigu in her statement led to misunderstandings.
معنی(example):
روشن بودن برای جلوگیری از ابهام در ارتباط ضروری است.
مثال:
Clarity is essential to avoid ambigu in communication.
معنی فارسی کلمه ambigu
:
ابهام به وضوح نبودن یا عدم قطعیت در یک بیانیه یا موقعیت اطلاق میشود.