معنی فارسی amenance

B2

حالت یا کیفیت جلب توجه یا رضایتمندی در یک طرح یا ایده.

The quality of being pleasant or agreeable.

example
معنی(example):

معنای طرح آنها آن را برای همه جالب‌تر کرد.

مثال:

The amenance of their plan made it more appealing to everyone.

معنی(example):

او با یک آمنانس صحبت کرد که گروه نگران را آرام کرد.

مثال:

She spoke with an amenance that reassured the worried group.

معنی فارسی کلمه amenance

: معنی amenance به فارسی

حالت یا کیفیت جلب توجه یا رضایتمندی در یک طرح یا ایده.