معنی فارسی americanised
B1به معنای تطابق یک چیز فرهنگی یا زبانی با هنجارهای آمریکایی.
Altered or adapted to reflect American culture or norms.
- VERB
example
معنی(example):
فیلم به شیوهای آمریکایی تغییر داده شد تا جذابتر باشد.
مثال:
The film was americanised for a wider appeal.
معنی(example):
موسیقی او به شیوهای آمریکایی تغییر یافته است تا با سلیقههای بینالمللی سازگار شود.
مثال:
Her music has been americanised to suit international tastes.
معنی فارسی کلمه americanised
:
به معنای تطابق یک چیز فرهنگی یا زبانی با هنجارهای آمریکایی.