معنی فارسی americanising
B1عمل تطبیق فرهنگی یا زبانی به شیوهای که با فرهنگ آمریکایی مطابقت داشته باشد.
The process of adapting something to align with American norms or styles.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حال آمریکاییسازی وبسایت هستند تا بازدیدکنندگان آمریکایی را جذب کنند.
مثال:
They are americanising the website to attract US visitors.
معنی(example):
آمریکاییسازی متن آن را برای خوانندگان آمریکایی قابل درکتر کرد.
مثال:
The americanising of the text made it easier to understand for American readers.
معنی فارسی کلمه americanising
:
عمل تطبیق فرهنگی یا زبانی به شیوهای که با فرهنگ آمریکایی مطابقت داشته باشد.