معنی فارسی amicableness

B1

دوست‌داشتنی بودن و رفتار دوستانه با دیگران.

The quality of being friendly and sociable.

example
معنی(example):

صمیمیت او باعث شد تا او مورد علاقه همکارانش باشد.

مثال:

Her amicableness made her the favorite among her colleagues.

معنی(example):

صمیمیت جامعه به تازه واردان کمک کرد تا خود را در خانه احساس کنند.

مثال:

The amicableness of the community helped newcomers feel welcome.

معنی فارسی کلمه amicableness

: معنی amicableness به فارسی

دوست‌داشتنی بودن و رفتار دوستانه با دیگران.