معنی فارسی amiced

B1

دوستانه و صمیمی بودن در تعاملات.

Having a friendly or amiable disposition.

example
معنی(example):

گفتگوی دوستانه موانع میان ما را شکست.

مثال:

The amiced conversation broke the barriers between us.

معنی(example):

آنها با خنده و به اشتراک گذاشتن داستان‌ها دوستانه رفتار کردند.

مثال:

They amiced with laughter and shared stories.

معنی فارسی کلمه amiced

: معنی amiced به فارسی

دوستانه و صمیمی بودن در تعاملات.