معنی فارسی amyclaean
B2مرتبط با ناحیه یا ویژگی خاصی که به نام آمیلسین شناخته میشود.
Relating to a specific region or characteristic named Amyclaean.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منطقه آمیلسین به خاطر چشماندازهای سرسبز خود شهرت دارد.
مثال:
The amyclaean region is known for its lush landscapes.
معنی(example):
مسافران از زیبایی تپههای آمیلسین تحسین میکنند.
مثال:
Travelers admire the beauty of the amyclaean hills.
معنی فارسی کلمه amyclaean
:
مرتبط با ناحیه یا ویژگی خاصی که به نام آمیلسین شناخته میشود.