معنی فارسی amicous

B1

پیمان دوستانه و سازگارانه، به ویژه در زمینه روابط اجتماعی.

Characterized by friendly relations; cordial.

example
معنی(example):

همسایه‌های صمیمی به یکدیگر در باغ‌هایشان کمک کردند.

مثال:

The amicous neighbors helped each other with their gardens.

معنی(example):

یک توافق صمیمی بین دو طرف حاصل شد.

مثال:

An amicous agreement was reached between the two parties.

معنی فارسی کلمه amicous

: معنی amicous به فارسی

پیمان دوستانه و سازگارانه، به ویژه در زمینه روابط اجتماعی.