معنی فارسی amissing

B1

گم‌شده یا غایب، به ویژه به عنوان یک مشکل در یک فرآیند یا سیستم.

Missing or absent, especially as an issue in a process or system.

example
معنی(example):

فایل گم‌شده باعث تأخیر در پروژه شد.

مثال:

The amissing file caused a delay in the project.

معنی(example):

آنها در طول حسابرسی متوجه اسناد گم‌شده شدند.

مثال:

They noticed amissing documents during the audit.

معنی فارسی کلمه amissing

: معنی amissing به فارسی

گم‌شده یا غایب، به ویژه به عنوان یک مشکل در یک فرآیند یا سیستم.