معنی فارسی amorphism
B1آمورفیسم به حالتی اشاره دارد که در آن شکل و ساختار تعریف نشدهاند و به صورت غیرسنتی بررسی میشوند.
The quality of lacking a definite form or structure; particularly in artistic or material contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
آمورفیسم در درک مواد غیر سنتی حیاتی است.
مثال:
Amorphism is crucial in understanding non-traditional materials.
معنی(example):
مطالعه آمورفیسم شامل تحلیل اشکالی است که مطابق نیستند.
مثال:
The study of amorphism includes analyzing shapes that do not conform.
معنی فارسی کلمه amorphism
:
آمورفیسم به حالتی اشاره دارد که در آن شکل و ساختار تعریف نشدهاند و به صورت غیرسنتی بررسی میشوند.