معنی فارسی amphibolous
C1دوپهلو، وجود یا استفاده از عباراتی با معانی مختلف.
Having a double meaning; ambiguous.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماهیت دوپهلو متن آن را به انواع تفسیرها باز گذاشت.
مثال:
The amphibolous nature of the text made it open to various interpretations.
معنی(example):
او به او هشدار داد که زبان دوپهلو ممکن است خوانندگان را گمراه کند.
مثال:
He warned her that the amphibolous language could mislead readers.
معنی فارسی کلمه amphibolous
:
دوپهلو، وجود یا استفاده از عباراتی با معانی مختلف.