معنی فارسی amphibrachic
C2دوپهلو، در زمینه شعر، به وزنی که شامل هجاهای خاصی است، اشاره دارد.
Relating to a metrical foot of three syllables, with the stress on the middle syllable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این شعر دارای وزنی دوپهلوی است که ریتم خاصی به آن میدهد.
مثال:
The poem contains an amphibrachic meter, giving it a unique rhythm.
معنی(example):
او بیتهایش را به سبک دوپهلوی نوشت تا زینت موسیقایی آنها را افزایش دهد.
مثال:
She wrote her lines in an amphibrachic style to enhance their musicality.
معنی فارسی کلمه amphibrachic
:
دوپهلو، در زمینه شعر، به وزنی که شامل هجاهای خاصی است، اشاره دارد.