معنی فارسی amphilogism
B2آمفیلوژیسم، نوعی استدلال که به دو شکل مختلف قابل تفسیر است.
An argument or statement that can be interpreted in multiple ways.
- OTHER
example
معنی(example):
آمفیلوژیسم در نوشتههای او تعیین موضعش را دشوار کرد.
مثال:
Amphilogism in his writing made it difficult to determine his stance.
معنی(example):
بحث به دلیل آمفیلوژیسم در استدلالهای ارائهشده متوقف شد.
مثال:
The debate was stalled due to amphilogism in the arguments presented.
معنی فارسی کلمه amphilogism
:
آمفیلوژیسم، نوعی استدلال که به دو شکل مختلف قابل تفسیر است.