معنی فارسی amphitheatrical

C1

مرتبط با آمفی‌تئاتر، به ساختار یا ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که آن را به مکان‌های اجرا مناسب می‌سازد.

Relating to an amphitheater; refers to structures or features that make a venue suitable for performances.

example
معنی(example):

تنظیم آمفی‌تئاتریک جوی منحصر به فرد برای نمایش فراهم کرد.

مثال:

The amphitheatrical setting provided a unique atmosphere for the play.

معنی(example):

چیدمان آمفی‌تئاتریک به اجراکنندگان کمک می‌کند بیشتر با تماشاگران ارتباط برقرار کنند.

مثال:

An amphitheatrical arrangement helps performers connect more with their audience.

معنی فارسی کلمه amphitheatrical

: معنی amphitheatrical به فارسی

مرتبط با آمفی‌تئاتر، به ساختار یا ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که آن را به مکان‌های اجرا مناسب می‌سازد.