معنی فارسی ampholytic

B2

توصیف مواد یا ترکیباتی که می‌توانند به عنوان اسید و باز عمل کنند.

Describing substances that can act as both acids and bases.

example
معنی(example):

خصوصیات آمفولیتیک ترکیب در بیوشیمی اهمیت دارد.

مثال:

The ampholytic nature of the compound is important in biochemistry.

معنی(example):

مولکول‌های آمفولیتیک می‌توانند با مواد هیدروفیلیک و هیدروفوبیک تعامل داشته باشند.

مثال:

Ampholytic molecules can interact with both hydrophilic and hydrophobic substances.

معنی فارسی کلمه ampholytic

: معنی ampholytic به فارسی

توصیف مواد یا ترکیباتی که می‌توانند به عنوان اسید و باز عمل کنند.