معنی فارسی amphophil

B1

ماده‌ای که به هر دو نوع مولکول‌های قطبی و ناپولار جذب می‌شود.

A substance that is attracted to both polar and nonpolar molecules.

example
معنی(example):

یک آمفوفیل به هر دو ماده قطبی و ناپولار جذب می‌شود.

مثال:

An amphophil is attracted to both polar and nonpolar substances.

معنی(example):

آمفوفیل‌ها نقش مهمی در تشکیل غشاء دارند.

مثال:

Amphophils play a crucial role in membrane formation.

معنی فارسی کلمه amphophil

: معنی amphophil به فارسی

ماده‌ای که به هر دو نوع مولکول‌های قطبی و ناپولار جذب می‌شود.