معنی فارسی amplexation
B1عمل در هم پیوستن یا اتصال نزدیک دو یا چند چیز.
The act of clasping or embracing, especially in a biological context.
- NOUN
example
معنی(example):
آملکساسیون زمانی رخ میدهد که دو ارگانیسم به هم متصل میشوند.
مثال:
Amplexation occurs when two organisms connect closely.
معنی(example):
فرآیند آملکساسیون در چرخههای تولیدمثلی برخی گونهها حیاتی است.
مثال:
The process of amplexation is vital in certain species' reproductive cycles.
معنی فارسی کلمه amplexation
:
عمل در هم پیوستن یا اتصال نزدیک دو یا چند چیز.