معنی فارسی amplex

B1

ساختار یا ویژگی‌هایی که به ایجاد پیوستگی یا در برگیری اشاره دارد.

A term often used to describe a structure that is clasping or embracing.

example
معنی(example):

ساختار آملکس ساختمان به آن طراحی منحصربه‌فردی می‌دهد.

مثال:

The amplex structure of the building gives it a unique design.

معنی(example):

در گیاه‌شناسی، آملکس به برگ‌هایی اطلاق می‌شود که به دور ساقه‌ها می‌پیچند.

مثال:

In botany, amplex refers to leaves that clasp around stems.

معنی فارسی کلمه amplex

: معنی amplex به فارسی

ساختار یا ویژگی‌هایی که به ایجاد پیوستگی یا در برگیری اشاره دارد.