معنی فارسی ampongue

B1

آمپونگه، واژه‌ای نادر و خاص که معنای مشخصی ممکن است نداشته باشد.

A rare or specialized word; its exact meaning often unclear or archaic.

example
معنی(example):

آمپونگه یک کلمه نادر است که به‌طور معمول استفاده نمی‌شود.

مثال:

The ampongue is a rare word not commonly used.

معنی(example):

او در بحثی درباره واژگان به آمپونگه اشاره کرد.

مثال:

He mentioned the ampongue in a discussion about vocabulary.

معنی فارسی کلمه ampongue

: معنی ampongue به فارسی

آمپونگه، واژه‌ای نادر و خاص که معنای مشخصی ممکن است نداشته باشد.