معنی فارسی amyloidosis
B2بیماری نادری که به تجمع غیرطبیعی آمیلوئید در بافت‌ها و اعضای بدن منجر می‌شود.
A rare disease resulting from the accumulation of amyloid proteins in tissues and organs.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of a group of disorders in which the fibrous protein amyloid is deposited in an organ of the body.
example
معنی(example):
آمیلویدوز یک حالت است که به دلیل تجمع آمیلوئید در اندام‌ها ایجاد می‌شود.
مثال:
Amyloidosis is a condition caused by the buildup of amyloid in organs.
معنی(example):
این بیماری می‌تواند بر قلب، کلیه‌ها و کبد تأثیر بگذارد.
مثال:
It can affect the heart, kidneys, and liver.
معنی فارسی کلمه amyloidosis
:
بیماری نادری که به تجمع غیرطبیعی آمیلوئید در بافت‌ها و اعضای بدن منجر می‌شود.
