معنی فارسی anachronist
B1شخصی که ناهماهنگیهای زمانی را ندیده و به آن اشاره میکند.
A person who fails to recognize the time context of their comments.
- NOUN
example
معنی(example):
یک آنهکرونیست ممکن است زمینه تاریخی نظرات خود را درک نکند.
مثال:
An anachronist might not realize the historical context of their remarks.
معنی(example):
تاریخدانها معمولاً در بحثها آنهکرونیستها را برچسبگذاری میکنند.
مثال:
Historians often label anachronists in discussions.
معنی فارسی کلمه anachronist
:
شخصی که ناهماهنگیهای زمانی را ندیده و به آن اشاره میکند.