معنی فارسی anachronously

B1

به‌طور ناهمزمان، به معنای قرار دادن چیزها در زمان نادرست.

In a manner that is inconsistent with the time period.

example
معنی(example):

این نقاشی به‌طور ناهمزمان به نمایش درآمده است، زیرا تم‌های مدرن را در یک سبک باستانی نشان می‌دهد.

مثال:

The painting was displayed anachronously, as it depicted modern themes in an ancient style.

معنی(example):

او به‌طور ناهمزمان درباره نظراتش درباره رسانه‌های اجتماعی در طول سخنرانی تاریخی صحبت کرد.

مثال:

She spoke anachronously about her views on social media during the historical lecture.

معنی فارسی کلمه anachronously

: معنی anachronously به فارسی

به‌طور ناهمزمان، به معنای قرار دادن چیزها در زمان نادرست.