معنی فارسی analphabetical

C1

بی‌سواد، مرتبط با عدم توانایی در خواندن و نوشتن.

Relating to analphabets or the condition of being unable to read and write.

example
معنی(example):

جامعه بی‌سواد با چالش‌های زیادی روبرو است.

مثال:

The analphabetical community faces many challenges.

معنی(example):

مسائل بی‌سوادی در کشورهای در حال توسعه حیاتی است.

مثال:

Analphabetical issues are critical in developing countries.

معنی فارسی کلمه analphabetical

: معنی analphabetical به فارسی

بی‌سواد، مرتبط با عدم توانایی در خواندن و نوشتن.