معنی فارسی analphabetism
B1بیسوادی، وضعیت یا پدیده عدم توانایی در خواندن و نوشتن.
The state of being unable to read or write.
- NOUN
example
معنی(example):
بیسوادی یک مانع بزرگ برای آموزش است.
مثال:
Analphabetism is a major barrier to education.
معنی(example):
افزایش بیسوادی بر رشد اقتصادی تأثیر میگذارد.
مثال:
The rise in analphabetism affects economic growth.
معنی فارسی کلمه analphabetism
:
بیسوادی، وضعیت یا پدیده عدم توانایی در خواندن و نوشتن.