معنی فارسی anaphylactin
B1پروتئینی که در واکنش‌های آلرژیک در بدن نقش دارد.
A substance involved in the body's allergic reactions.
- NOUN
example
معنی(example):
آنفیلاکین در واکنش‌های آلرژیک در بدن نقش دارد.
مثال:
Anaphylactin is involved in allergic reactions in the body.
معنی(example):
دانشمندان آنفیلاکین را برای درک بهتر آلرژی‌ها مطالعه می‌کنند.
مثال:
Scientists study anaphylactin to understand allergies better.
معنی فارسی کلمه anaphylactin
:
پروتئینی که در واکنش‌های آلرژیک در بدن نقش دارد.
