معنی فارسی ancestor being
B1موجود پیشینی، به یک موجود یا روح گفته میشود که به نیاکان انسان مرتبط است و ممکن است در نظامهای اعتقادی مختلف پرستیده شود.
A being that is regarded as an ancestor; often seen in various spiritual or religious beliefs.
- NOUN
example
معنی(example):
این موجود پیشینی قائل به داشتن قدرتهای جادویی بود.
مثال:
The ancestor being was believed to have mystical powers.
معنی(example):
بسیاری از فرهنگها موجودات پیشینی را به عنوان بخشی از فرآیندهای مذهبی خود پرستش میکنند.
مثال:
Many cultures worship ancestor beings as part of their religious practices.
معنی فارسی کلمه ancestor being
:
موجود پیشینی، به یک موجود یا روح گفته میشود که به نیاکان انسان مرتبط است و ممکن است در نظامهای اعتقادی مختلف پرستیده شود.