معنی فارسی ancestrally
B1نسلی به روابط و میراثگذاری خانوادگی اشاره میکند که از نسلهای گذشته به ارث میرسد.
Ancestrally refers to something inherited or related to one's ancestors.
- ADVERB
example
معنی(example):
خانوادهٔ او بهطور نسلی در همان روستا زندگی کردهاند.
مثال:
Her family has lived ancestrally in the same village.
معنی(example):
او زمینی با ارزش را بهطور نسلی به ارث میبرد.
مثال:
He inherits ancestrally valuable land.
معنی فارسی کلمه ancestrally
:
نسلی به روابط و میراثگذاری خانوادگی اشاره میکند که از نسلهای گذشته به ارث میرسد.