معنی فارسی anhemolytic
B1درباره روند یا موادی که از تخریب یا انهدام سلولهای خونی جلوگیری میکند.
Referring to processes or substances that prevent the destruction of blood cells.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درمان آنهملیتیک میتواند به برخی اختلالات خونی کمک کند.
مثال:
Anhemolytic therapy can help with certain blood disorders.
معنی(example):
بدن او به درمان آنهملیتیک به خوبی پاسخ داد.
مثال:
His body responded well to the anhemolytic treatment.
معنی فارسی کلمه anhemolytic
:
درباره روند یا موادی که از تخریب یا انهدام سلولهای خونی جلوگیری میکند.