معنی فارسی annalistically
B1به شیوهای که به ثبت دقیق وقایع تاریخی میپردازد.
In a manner relating to the recording of events in annals.
- ADVERB
example
معنی(example):
وقایع بهصورت سالنگاری برای مرجعهای آینده مستند شد.
مثال:
The events were documented annalistically for future reference.
معنی(example):
او بهصورت سالنگاری به پروژه نزدیک شد و اطمینان حاصل کرد که هر جزئیاتی یادداشت شده است.
مثال:
She approached the project annalistically, ensuring every detail was noted.
معنی فارسی کلمه annalistically
:
به شیوهای که به ثبت دقیق وقایع تاریخی میپردازد.