معنی فارسی annalize
B1به عمل ثبت و ضبط وقایع به صورت منظم و دقیق اشاره دارد.
To chronicle or record events systematically.
- VERB
example
معنی(example):
ما باید دادهها را سالنگاری کنیم تا روندها را درک کنیم.
مثال:
We need to annalize the data to understand the trends.
معنی(example):
محقق برنامه دارد یافتههای تحقیق را سالنگاری کند.
مثال:
The researcher plans to annalize the findings of the study.
معنی فارسی کلمه annalize
:
به عمل ثبت و ضبط وقایع به صورت منظم و دقیق اشاره دارد.