معنی فارسی antephialtic

B2

دارویی که برای کاهش تب استفاده می‌شود.

A term referring to a substance or treatment that reduces fever.

example
معنی(example):

داروهای ضدافسردگی می‌توانند اثر آنتی‌فیالکتیک داشته باشند.

مثال:

Antidepressants can have an antephialtic effect.

معنی(example):

برخی درمان‌های گیاهی به عنوان آنتی‌فیالکتیک در نظر گرفته می‌شوند.

مثال:

Some herbal remedies are considered antephialtic.

معنی فارسی کلمه antephialtic

: معنی antephialtic به فارسی

دارویی که برای کاهش تب استفاده می‌شود.