معنی فارسی antepone

B2

جلوتر انداختن یک رویداد یا برنامه.

To put something forward in time; to reschedule to an earlier date.

example
معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم که جلسه را به هفته آینده جلو بیندازیم.

مثال:

We decided to antepone the meeting to next week.

معنی(example):

او تصمیم گرفت طرح‌های تعطیلاتش را جلو بیندازد.

مثال:

She chose to antepone her vacation plans.

معنی فارسی کلمه antepone

: معنی antepone به فارسی

جلوتر انداختن یک رویداد یا برنامه.