معنی فارسی anthropophagic
B2انسانخوار، مربوط به عمل خوردن انسانها به عنوان غذا.
Relating to the eating of human flesh.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شیوههای انسانخوارانه معمولاً با وحشت نگریسته میشوند.
مثال:
Anthropophagic practices are often viewed with horror.
معنی(example):
این افسانه از قبیلههای انسانخوار در تاریخ باستان صحبت کرد.
مثال:
The legend spoke of anthropophagic tribes in ancient history.
معنی فارسی کلمه anthropophagic
:
انسانخوار، مربوط به عمل خوردن انسانها به عنوان غذا.