معنی فارسی anthropophagism
B1انسانخوری، عمل خوردن انسانها به عنوان غذا، معمولاً در بافت فرهنگی یا مذهبی.
The practice of eating human flesh, often for cultural or ritualistic reasons.
- NOUN
example
معنی(example):
انسانخوری در برخی از جوامع باستانی رایج بود.
مثال:
Anthropophagism was practiced in some ancient societies.
معنی(example):
مطالعه انسانخوری روشنایی را بر روی شیوههای تاریخی میافکند.
مثال:
The study of anthropophagism sheds light on historical practices.
معنی فارسی کلمه anthropophagism
:
انسانخوری، عمل خوردن انسانها به عنوان غذا، معمولاً در بافت فرهنگی یا مذهبی.