معنی فارسی anti-climax

B1

پایانی که به طور غیرمنتظره بروز می‌کند و عموماً کمتر هیجان‌انگیز از آنچه انتظار می‌رود.

An ending or conclusion that is disappointing due to not meeting expectations or excitement built up.

noun
معنی(noun):

A failed or reverse climax, particularly:

example
معنی(example):

ضد اوج داستان، بینندگان را ناراضی گذاشت.

مثال:

The plot's anti-climax left the audience feeling unsatisfied.

معنی(example):

یک ضد اوج معمولاً زمانی رخ می‌دهد که انتظارات برآورده نشود.

مثال:

An anti-climax often occurs when expectations are not met.

معنی فارسی کلمه anti-climax

: معنی anti-climax به فارسی

پایانی که به طور غیرمنتظره بروز می‌کند و عموماً کمتر هیجان‌انگیز از آنچه انتظار می‌رود.