معنی فارسی antiaristocratically
B1به طور ضد اشرافی، اشاره به نگرش یا رفتاری دارد که مخالف با اشرافیت و نظامهای طبقاتی است.
In a manner that opposes aristocracy or social classes, promoting equality.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور ضد اشرافی درباره شکاف ثروت صحبت کرد.
مثال:
He spoke antiaristocratically about the wealth gap.
معنی(example):
این جنبش به طور ضد اشرافی برای ترویج برابری عمل کرد.
مثال:
The movement acted antiaristocratically to promote equality.
معنی فارسی کلمه antiaristocratically
:
به طور ضد اشرافی، اشاره به نگرش یا رفتاری دارد که مخالف با اشرافیت و نظامهای طبقاتی است.