معنی فارسی antiarrhythmic
B1ضد آریتمی، دارویی است که به اصلاح یا مدیریت الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب کمک میکند.
A substance used to prevent or treat irregular heart rhythms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک داروی ضد آریتمی را برای بیمار تجویز کرد.
مثال:
The doctor prescribed an antiarrhythmic medication for the patient.
معنی(example):
او برای مدیریت ضربان قلب خود یک داروی ضد آریتمی مصرف کرد.
مثال:
She took an antiarrhythmic to manage her heart rhythm.
معنی فارسی کلمه antiarrhythmic
:
ضد آریتمی، دارویی است که به اصلاح یا مدیریت الگوهای غیرطبیعی ضربان قلب کمک میکند.