معنی فارسی antichloristic

B1

روش‌هایی که برای کاهش اثرات منفی کلر در فرآیندهای مختلف علمی به کار می‌روند.

Methods used to reduce the negative effects of chlorine in various scientific processes.

example
معنی(example):

دیدگاه‌های آنتی‌کلریستی او به ایجاد یک محیط مثبت‌تر در آزمایشگاه کمک کرد.

مثال:

His antichloristic views helped to foster a more positive environment in the lab.

معنی(example):

روش‌های آنتی‌کلریستی در بسیاری از زمینه‌های علمی حائز اهمیت هستند.

مثال:

Antichloristic practices are important in many scientific fields.

معنی فارسی کلمه antichloristic

: معنی antichloristic به فارسی

روش‌هایی که برای کاهش اثرات منفی کلر در فرآیندهای مختلف علمی به کار می‌روند.